یک منتقد: بین روایت و مضمون «ستارهبازی» تعادل وجود ندارد
ایسنا/خراسان رضوی یک منتقد سینما در نقد فیلم «ستارهبازی»، گفت: بین ساختار قصه و موضوعی که در این فیلم انتخاب شده و ایدهای که از یک اتفاق واقعی دریافت کرده، نتوانسته تعادل برقرار کند و در بخشهایی، فیلم به سمت داستانپردازی میرود، اما نمیتواند داستان را به خوبی تعریف کند.
مهدی محمدی در گفتوگوی اینستاگرامی جشنواره فیلم فجر پردیس سینمایی اطلس مشهد در نقد فیلم «ستارهبازی»، اظهار کرد: فیلم ستارهبازی موضوع خوبی را انتخاب کرده است. موضوع این فیلم مهاجرت است که مهاجرتهای خود خواسته و مهاجرتهای تحمیلی که به خاطر شرایط اقتصادی کشورها، جنگها و ناآرامیهای مناطق مختلف اتفاق میافتد را شامل میشود. اساساً مهاجرت از یک جغرافیا به یک جغرافیای دیگری در جهان مسئله جهانشمول است و حتی در کشورهای جهان سوم مسئله روز است.
وی افزود: درست است که کارگردان فیلم، آقای علیمردانی، موضوع خوبی را برای فیلم انتخاب کرده، اما اینکه چطور به موضوع پرداخته و نتیجه در کارگردانی و فیلمنامه چطور شده است و آیا توانسته است به آنچه که میخواسته برسد یا خیر، موضوعی است که بینندگان فیلم باید در مورد آن نظر بدهند، اما برداشت من از فیلم این بود که بین ساختار مضمون و روایت فیلم تعادل وجود ندارد.
این منتقد سینما تصریح کرد: اگر با یک قصه روبهرو هستیم باید خط قصه را دنبال کنیم، اما اگر میخواهیم یک فیلم مضمونی تولید کنیم که فقط به معایب مهاجرت بپردازد، آن چیزی میشود که اکنون مشاهده میکنیم. در فیلم مصیبتها و مشکلات زیادی برای نقشهای فیلم اتفاق میافتد که میتواند ادامه پیدا کند و فیلم را طولانیتر کند. به نظر من در این فیلم انگار قصه پیش نمیرود.
محمدی خاطرنشان کرد: اگر قرار است قصه پیش برود، باید به الزامات قصهگویی ملزم شویم و زودتر حوادث رقم بخورد تا بیننده قصه را دنبال کند، اما در حال حاضر با فرمی که برای روایت انتخاب شده که خودگوییها و روایت خود دختر از زندگیاش است، قصه پیش نمیرود و تقریباً اواخر داستان را در ابتدا تعریف میکند.
وی با بیان اینکه «این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده»، عنوان کرد: به نظرم فیلم نتوانسته بین آنچه در واقعیت اتفاق افتاده و آنچه ساخته شده تعادل برقرار کند و از لحاظ روایت فیلم ضعیفی است، هرچند که ممکن است از لحاظ محتوا و مضمون اثرگذار باشد. به عنوان یک بیننده، خیلی با فیلم ارتباط برقرار نکردم و به نظرم فیلم میتوانست از موقعیتی که داشت بیشتر استفاده کند.
ساخت «ستاره بازی» در ایران امکان پذیر نبوده است
در ادامه این نشست، دانوش یزدانپناه، منتقد سینما، بیان کرد: مسئله مهاجرت پس از انقلاب در سینمای ایران مسئله کمابیش پررنگی بود. شاید اولین فیلمی که در دهه ۶۰ به نمایش درآمد و البته ساخت ایران نبود، فیلم «مهمانهای هتل آستوریا» بود که فیلم بسیار گزنده و تلخی بود. پس از آن میتوانم به فیلم «آدم برفی» آقای میرباقری اشاره کنم.
وی افزود: در «ستارهبازی» داستانی که اتفاق میافتد درباره دختری است که مسیری را در خانوادهای طی میکند و اتفاقاتی برایش رخ میدهد که میتوانست در ایران اتفاق بیفتد، اما به دلیل برخی موقعیتها شاید ساخت آن در ایران امکانپذیر نبوده و رفتن به لوکیشنی در آمریکا میتوانست این امکان را بدهد که موضوع مواد مخدر و نژادپرستی در فیلم وجود داشته باشد.
یزدانپناه عنوان کرد: فیلم سعی میکند که بگوید مهاجرت باعث برخی اتفاقات میشود. از بین اتفاقات رخ داده در فیلم میتوان به موضوع جدایی نقش فرهاد اصلانی از نقش شبنم مقدمی، اتفاقات بین پیرمرد موادفروش و بازیگر نقش دختر و ارتباط نزدیک بین نقش کایدا و صبا اشاره کرد.
این منتقد سینما با بیان اینکه «کارگردان در روایت دچار سردرگمی شده است»، تصریح کرد: در ابتداء این فیلم که نقش دختر با روانشناس صحبت میکرد استنباطم این بود که قصه قرار است که از زبان روانشناس جلو برود. تا حدودی این اتفاق افتاد، اما در بخشهایی این موضوع متفاوت شد و حتی در یکی از سکانسها روانشناس که به عنوان راوی حضور داشت در داستان وارد شد و تبدیل به کاراکتر شد. فکر میکنم الکن بودن نوع روایت و از همگسیختگی این شکل روایی باعث شده بود که قصه خوب شکل نگیرد.
انتهای پیام
منبع:ایسنا