تقاص خاورمیانه‌ای بودن!


تقاص خاورمیانه‌ای بودن!

پوران کاوه با بیان این‌که صاحبان خرد و اندیشه را نمی‌توان به محدوده‌ای خاص محصور داشت می‌گوید: ادبیات در خاورمیانه با بهره‌مندی از بُغضی درگلومانده و انگشت‌هایی پینه‌بسته روی ماشه‌ها، مدام نقش صلح و آرامش را در نهانخانه‌های درون جا می‌گذارد و همچنان تقاص خاورمیانه‌ای بودن را پس می‌دهد.

این شاعر در گفت‌وگو با ایسنا درباره حدود استفاده از اغراق در ادبیات و نیز تحریف تاریخ در آثار ادبی اظهار کرد: به اعتقاد من سرمایه‌گذاری فرهنگی در جوامع موجب اعتلای جایگاه انسان می‌شود که حاصل چنین سرمایه‌گذاری‌ای می‌تواند دگرگونی اوضاع، نه در یک نقطه بلکه در کل جهان را به همراه داشته باشد.

او در توضیح بیشتر و با بیان این‌که این روزها دیگر فکر و اندیشه به مرزهای جغرافیایی محدود نمی‌شود گفت: صاحبان خرد و اندیشه را نمی‌توان به محدوده‌ای خاص محصور داشت، به‌ویژه برای شعر که ترسیم متواتر زوایای پنهان و آشکار لحظه‌هاست بر بستر زبانی که از مظهر تلاش و اعتقاد، وامدار و منعطف شده و شاعر حکایت بازی‌های روزگار و رنج و تنهایی‌اش را با مصرع‌هایی که از سر درد آمده برای مخاطبانش به تصویر می‌کشد و برای به کمال رساندن آن باید به وجوه مختلف اومانیستی و آرمانگرایانه و حتی متاثر از جریانات و موج‌های اتفاق‌افتاده تاریخی مسیرش به درستی دست یابد و این نگرش به تاریخ و گذشته باید به گونه‌ای باشد که ضمن منعکس کردن فردیت خود در شعرش از مطلق‌نگری سنتی و تاریخی که مدرنیته و پیامدهایش را از بشر می‌گیرد به دور باشد.

پوران کاوه در ادامه بیان کرد: می‌دانید که ادبیات در خاورمیانه با بهره‌مندی از بُغضی درگلومانده و انگشت‌هایی پینه‌بسته روی ماشه‌ها، مدام نقش صلح و آرامش را در نهانخانه‌های درون جا می‌گذارد و همچنان تقاص خاورمیانه‌ای بودن را پس می‌دهد و تصویر کفش‌های جامانده در سنگلاخ‌ها و حفر شدن آرزوها و رویاها، شادمانی را به تاراج داده و رد پای خورشید و روشنایی را دائما ساطور می‌کند و جنگِ برخاستن با خویشتنِ خویشِ شاعران و نویسندگان و تاختن به قلب گلوگاه‌ها با قلمی خستگی‌ناپذیر، تنها تسلایی است برای جستنِ راهی ناپیدا که هرچه در این راستا و در مورد وقایع تاریخی این‌چنینی نوشته شود در واقع ستیزی است با ظلم و نابرابری تا دست یافتن به تغییر تاریخ و رسیدن به عدالت و آرامش.

او سپس با اشاره به انتشار «گزینه اشعار» خود که به تازگی منتشر شده است گفت: پیشینیه سرایش شعر من به دهه ۷۰ تعلق دارد که نسبت به دهه‌های پیش از خود مبین نوعی بدبینی، یاس و سرگشتگی فکری بود به علت تنگناهای اجتماعی، بحران هویت، رویارویی با پارادوکسِ دوران گذار و عوارض آن در شعرِ نسلی که تجربه انقلاب و جنگ را در کارنامه جوانی خود داشت و سرشار بود از مسائل اجتماعی و فرهنگی متاثر از اُفت و خیزهایی که در اندیشه همگان رخ داد که من نیز با این تحولات همگام شدم و در مسیری قرار گرفتم که با انتشار ۱۳ مجموعه شعر تا کنون این راه را ادامه داده‌ام و گزینه اشعارم نیز که توسط انتشارات مروارید منتشر شد دربرگیرنده اشعاری از این ۱۳ مجموعه است، مجموعه اشعاری که به مرور در مقایسه با شعرهای آغازینم که دارای فضاهای وهمی و تجریدی و گاهی نوعی سرخوردگی شاعرانه و یا روایت‌های عاشقانه بود، فاصله گرفته و کیفیت‌های ملموسی از بحران زیست معاصر را به تصویر می‌کشد.

پوران کاوه همچنین با اشاره به ترجمه «راز مولانا» اظهار کرد: چندین ماه مشغول ترجمه «راز مولانا» اثر «برَد گوچ»، نویسنده، شاعر و زندگینامه‌نویس معاصر آمریکایی که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده بودم که ماه قبل توسط انتشارات نگاه منتشر شد (جا دارد از همکاری و همراهی بی‌چشم‌داشت دوست شاعرم آقای رضا روزبهانی تشکر ویژه کنم). برایم شگفت‌آور بود زندگینامه مولانا با حسی باورنکردنی، زلال و پرکشش، با شفافیتی آینه‌وار، با فرهنگی ژرف و غنی که مرا به میهمانی آفتاب و مهتاب برد و با رازهای تازه‌ای از مولانای بزرگ، با عرفان و درک موسیقایی حیرت‌انگیزی آشنایم کرد. «راز مولانا» پژوهشی نو و دیگرگون است از زندگی مولانا، آشنایی‌اش با شمس و اثری ‌که این ارتباط بر روابط خانوادگی‌اش گذاشت و ماجراهایی که تا آخرین روز زندگی‌اش ادامه داشت و به قول حافظ: «حافظ این قصه درازست به قرآن که مپرس».

انتهای پیام

منبع:ایسنا


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *