۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ که حمله ناجوانمردانه دشمن بعثی علیه ایران اسلامی شروع شد، منصور به اتفاق خانوادهاش در مرخصی بود و به منزل برادرش واقع در بندر انزلی رفته بود. برادرش( ناخدا وطنپور) از آن روز چنین میگوید:« با شنیدن این خبر(حمله عراق به ایران) برادرم درنگ را جایز ندانست و ساعت چهار بعدازظهر همان روز ۵۹/۶/۳۱، به اتفاق خانواده، انزلی را به مقصد تهران ترک کرد.
سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم پژوهشگر سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در یادداشتی حماسههای خلبان شهید منصور وطنپور را مرور کرده است.
در این یادداشت میخوانیم:
صفحات تاریخ دفاع مقدس را که ورق میزنیم، سرشار از رشادت، دلاوری و ایثار فرزندان غیور ایران اسلامی است. کسانی که با اخلاص و بیریا در راه دفاع از خاک و میهن عزیز ایران جان شیرین خود را فدا نمودند تا ذرهای از این خاک پاک به دست دشمن نیفتد و امنیت و آرامش برقرار گردد.
ارتش سرافراز جمهوری اسلامی ایران، شهدای بیشماری را تقدیم آرمانهای مقدس نظام اسلامی کرده که در اینجا گوشه کوچکی از زندگینامه و رشادتهای یکی از این قهرمانان و حماسهازان ایران زمین در هوانیروز، شهید سرلشکر خلبان«منصور وطنپور» را در ایام سالگرد شهادت این اسطوره ارتش بازگو کنیم.
هوانیروز با رشادت و دلاوریهای خلبانان خود در سرتاسر جبهههای نبرد نقش انکارناپذیری در منهدم نمودن دشمن ایفاء نمود و کارشناسان نظامی غربی و شرقی را در بهت و حیرت فرو برد. با آغاز عملیاتهای آفندی ارتش و سپاه پاسداران در هشت سال دفاع مقدس و حتی قبل از شروع دفاع مقدس، همواره هوانیروز به عنوان واحد پشتیبانیکننده یگانهای تکور در راستای پشتیبانی آتش، تخلیه مجروحین، تدارکات هوایی و شناسایی، انتقال ادوات، اسکورت کاروان کشتیهای تجاری و هلیبرن نیروها مورد استفاده قرار میگرفت و هیچ عملیاتی وجود ندارد که در دوران دفاع مقدس در مرزهای زمینی صورت گرفته و هوانیروز در آن شرکت نکرده باشد؛ به طوریکه بیشتر عملیاتهای آفندی و پدافندی با نام هوانیروز عجین گشته و نام هوانیروز در این عملیاتها تثبیت شده است چون بالگردهای هوانیروز با خلبانان شجاع و نترس ابزاری سریع، کارا و مطمئن در دست فرماندهان و طراحان عملیاتهای دفاع مقدس بود. در مجموع هشت سال دفاع مقدس، هوانیروز با انجام بیش از ۳۰۰هزار ساعت پرواز عملیاتی و شرکت در اکثر عملیاتهای آفندی و پدافندی یکی از ارکان پیروزی در دوران دفاع مقدس بوده است.
منصور وطنپور در سال ۱۳۱۷ در شهر اراک به دنیا آمد. در سال ۱۳۳۸ وارد نیروی زمینی ارتش شد و در دبیرستان نظام تهران در میدان پاستور مشغول به تحصیل شد. دوران دبیرستان را با موفقیت طی نمود و پس از آن وارد دانشگاه افسری شد. در دانشگاه هم از دانشجویان فعال و موفق بود. پس از اتمام تحصیلات دانشگاه افسری، دورهی مقدماتی را در شیراز گذراند و به نیروی مخصوص منتقل شد. در سال ۱۳۴۳ به آمریکا اعزام شد و دوره تکاوری و آموزشهای ویژه در شرایط سخت را در آن کشور گذراند. یک سال بعد به ایران بازگشت و ازدواج کرد. سال بعد دوباره به انگلستان اعزام شد تا دوره تکاوری دیگری را بگذراند. منصور وطنپور بعد از مدتی دورۀ عالی رستهای را به مدت ۱۴ ماه در آمریکا گذراند و پس از بازگشت به ایران در مرکز پیاده شیراز به مدت دو سال به عنوان استاد تکاور مشغول به خدمت شد.
وطنپور برای گذراندن دوره خلبانی بالگرد کبرا، یک بار دیگر به آمریکا اعزام شد. در واقع او جزء اولین خلبانان کبرا بود. بعد از گذشت دو سال و راهاندازی مرکز آموزشی اصفهان، مقرر شد که وطنپور، پایگاه هوانیروز کرمانشاه را نیز سازماندهی و فعال کند. او پایگاه هوانیروز کرمانشاه را سر و سامان داد و گروه رزمی سازماندهی شده و منظمی را تشکیل داد و پس از آن قرار شد پایگاه مسجد سلیمان را نیز سازماندهی کند که انقلاب پیروز شد.
در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹که حمله ناجوانمردانه دشمن بعثی علیه ایران اسلامی شروع شد، منصور به اتفاق خانوادهاش در مرخصی بود و به منزل برادرش واقع در بندر انزلی رفته بود. برادرش( ناخدا وطنپور) از آن روز چنین میگوید:« با شنیدن این خبر(حمله عراق به ایران) برادرم درنگ را جایز ندانست و ساعت چهار بعدازظهر همان روز ۵۹/۶/۳۱، به اتفاق خانواده، انزلی را به مقصد تهران ترک کرد.»
همسر شهید میگوید:« بعد از برگشت از انزلی، فقط یک روز بعد از حمله هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد، شب که به منزل آمد، به من گفت: باید برای دفاع از کشور به منطقه مرزی خوزستان بروم. من گفتم: هنوز که کسی از تو نخواسته که بروی! در جواب گفت: من برای چنین روزهایی وارد ارتش شدم و منتظر نمیمانم به من دستور بدهند. آن شب تا صبح نخوابید و در اتاق قدم میزد. صبح روز بعد پس از اقامه نماز، خداحافظی کرد و ابتدا به اصفهان و بعد هم به عنوان فرمانده گروه رزمی، به اهواز رفت و هوانیروز را در جبهه مقدم فعال کرد.»
هشتم مهرماه ۱۳۵۹، تعدادی از دانشجویان دانشگاه افسری که به ابتکار شهید موسی نامجوی فرمانده وقت دانشگاه افسری امام علی(ع) نیروی زمینی ارتش که با میل و اراده خود به منطقه دهلاویه و سوسنگرد اعزام شده بودند، پس از چند کیلومتر راهپیمائی به سمت مواضع دشمن و هم زمان با تاریکی شب، ارتباط آنها با قرارگاه فرماندهی قطع شد. صبح روز بعد، شهید وطنپور به همراه سرگرد سید تراب ذاکری، افسر اطلاعات لشکر ۹۲ زرهی اهواز، یک مأموریت شناسائی برای بررسی وضعیت دانشجویان اعزامی به سوسنگرد انجام میدهد.درحین انجام همین مأموریت بود که بالگرد این دلاور ارتشی مورد هدف اصابت گلوله دشمن قرار گرفت. شهید وطنپور به دلیل مجروح شدن و قفل شدن درب بالگرد موفق به خروج از بالگرد نشد و روح بیقرارش در جوار قرب الهی آرام گرفت و در بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپرده شد.
منبع: ايسنا
در این یادداشت میخوانیم:
صفحات تاریخ دفاع مقدس را که ورق میزنیم، سرشار از رشادت، دلاوری و ایثار فرزندان غیور ایران اسلامی است. کسانی که با اخلاص و بیریا در راه دفاع از خاک و میهن عزیز ایران جان شیرین خود را فدا نمودند تا ذرهای از این خاک پاک به دست دشمن نیفتد و امنیت و آرامش برقرار گردد.
ارتش سرافراز جمهوری اسلامی ایران، شهدای بیشماری را تقدیم آرمانهای مقدس نظام اسلامی کرده که در اینجا گوشه کوچکی از زندگینامه و رشادتهای یکی از این قهرمانان و حماسهازان ایران زمین در هوانیروز، شهید سرلشکر خلبان«منصور وطنپور» را در ایام سالگرد شهادت این اسطوره ارتش بازگو کنیم.
هوانیروز با رشادت و دلاوریهای خلبانان خود در سرتاسر جبهههای نبرد نقش انکارناپذیری در منهدم نمودن دشمن ایفاء نمود و کارشناسان نظامی غربی و شرقی را در بهت و حیرت فرو برد. با آغاز عملیاتهای آفندی ارتش و سپاه پاسداران در هشت سال دفاع مقدس و حتی قبل از شروع دفاع مقدس، همواره هوانیروز به عنوان واحد پشتیبانیکننده یگانهای تکور در راستای پشتیبانی آتش، تخلیه مجروحین، تدارکات هوایی و شناسایی، انتقال ادوات، اسکورت کاروان کشتیهای تجاری و هلیبرن نیروها مورد استفاده قرار میگرفت و هیچ عملیاتی وجود ندارد که در دوران دفاع مقدس در مرزهای زمینی صورت گرفته و هوانیروز در آن شرکت نکرده باشد؛ به طوریکه بیشتر عملیاتهای آفندی و پدافندی با نام هوانیروز عجین گشته و نام هوانیروز در این عملیاتها تثبیت شده است چون بالگردهای هوانیروز با خلبانان شجاع و نترس ابزاری سریع، کارا و مطمئن در دست فرماندهان و طراحان عملیاتهای دفاع مقدس بود. در مجموع هشت سال دفاع مقدس، هوانیروز با انجام بیش از ۳۰۰هزار ساعت پرواز عملیاتی و شرکت در اکثر عملیاتهای آفندی و پدافندی یکی از ارکان پیروزی در دوران دفاع مقدس بوده است.
منصور وطنپور در سال ۱۳۱۷ در شهر اراک به دنیا آمد. در سال ۱۳۳۸ وارد نیروی زمینی ارتش شد و در دبیرستان نظام تهران در میدان پاستور مشغول به تحصیل شد. دوران دبیرستان را با موفقیت طی نمود و پس از آن وارد دانشگاه افسری شد. در دانشگاه هم از دانشجویان فعال و موفق بود. پس از اتمام تحصیلات دانشگاه افسری، دورهی مقدماتی را در شیراز گذراند و به نیروی مخصوص منتقل شد. در سال ۱۳۴۳ به آمریکا اعزام شد و دوره تکاوری و آموزشهای ویژه در شرایط سخت را در آن کشور گذراند. یک سال بعد به ایران بازگشت و ازدواج کرد. سال بعد دوباره به انگلستان اعزام شد تا دوره تکاوری دیگری را بگذراند. منصور وطنپور بعد از مدتی دورۀ عالی رستهای را به مدت ۱۴ ماه در آمریکا گذراند و پس از بازگشت به ایران در مرکز پیاده شیراز به مدت دو سال به عنوان استاد تکاور مشغول به خدمت شد.
وطنپور برای گذراندن دوره خلبانی بالگرد کبرا، یک بار دیگر به آمریکا اعزام شد. در واقع او جزء اولین خلبانان کبرا بود. بعد از گذشت دو سال و راهاندازی مرکز آموزشی اصفهان، مقرر شد که وطنپور، پایگاه هوانیروز کرمانشاه را نیز سازماندهی و فعال کند. او پایگاه هوانیروز کرمانشاه را سر و سامان داد و گروه رزمی سازماندهی شده و منظمی را تشکیل داد و پس از آن قرار شد پایگاه مسجد سلیمان را نیز سازماندهی کند که انقلاب پیروز شد.
در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹که حمله ناجوانمردانه دشمن بعثی علیه ایران اسلامی شروع شد، منصور به اتفاق خانوادهاش در مرخصی بود و به منزل برادرش واقع در بندر انزلی رفته بود. برادرش( ناخدا وطنپور) از آن روز چنین میگوید:« با شنیدن این خبر(حمله عراق به ایران) برادرم درنگ را جایز ندانست و ساعت چهار بعدازظهر همان روز ۵۹/۶/۳۱، به اتفاق خانواده، انزلی را به مقصد تهران ترک کرد.»
همسر شهید میگوید:« بعد از برگشت از انزلی، فقط یک روز بعد از حمله هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد، شب که به منزل آمد، به من گفت: باید برای دفاع از کشور به منطقه مرزی خوزستان بروم. من گفتم: هنوز که کسی از تو نخواسته که بروی! در جواب گفت: من برای چنین روزهایی وارد ارتش شدم و منتظر نمیمانم به من دستور بدهند. آن شب تا صبح نخوابید و در اتاق قدم میزد. صبح روز بعد پس از اقامه نماز، خداحافظی کرد و ابتدا به اصفهان و بعد هم به عنوان فرمانده گروه رزمی، به اهواز رفت و هوانیروز را در جبهه مقدم فعال کرد.»
هشتم مهرماه ۱۳۵۹، تعدادی از دانشجویان دانشگاه افسری که به ابتکار شهید موسی نامجوی فرمانده وقت دانشگاه افسری امام علی(ع) نیروی زمینی ارتش که با میل و اراده خود به منطقه دهلاویه و سوسنگرد اعزام شده بودند، پس از چند کیلومتر راهپیمائی به سمت مواضع دشمن و هم زمان با تاریکی شب، ارتباط آنها با قرارگاه فرماندهی قطع شد. صبح روز بعد، شهید وطنپور به همراه سرگرد سید تراب ذاکری، افسر اطلاعات لشکر ۹۲ زرهی اهواز، یک مأموریت شناسائی برای بررسی وضعیت دانشجویان اعزامی به سوسنگرد انجام میدهد.درحین انجام همین مأموریت بود که بالگرد این دلاور ارتشی مورد هدف اصابت گلوله دشمن قرار گرفت. شهید وطنپور به دلیل مجروح شدن و قفل شدن درب بالگرد موفق به خروج از بالگرد نشد و روح بیقرارش در جوار قرب الهی آرام گرفت و در بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپرده شد.
منبع: ايسنا