استان ها

عزاداری رهبر انقلاب و مراجع بهترین الگوی مراسم عاشورایی است

عزاداری رهبر انقلاب و مراجع بهترین الگوی مراسم عاشورایی است

 استاد تاریخ و سیره اهل‌بیت (ع) گفت: در ایام محرم در صداوسیما و رسانه‌ها مداحان بیشتر از کارشناسان، اندیشمندان حضور دارند و اکثراً مداحان و افرادی که صدای خوب دارند منبرها را به دست گرفته‌اند و افراد معتقد هستند که اگر گریه کنند به بهشت می‌روند و دفاتر مراجع، رهبر و مجالس بزرگ می توانند شروع کننده توجه بیشتر به شعور حسینی باشند.

دکتر محمد الله‌اکبری، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه، در گفت‌وگو با ایسنا عنوان کرد: واقع عاشورا و حرکت بزرگ امام حسین (ع) را می‌توان از ابعاد متفاوتی مانند سیاسی، اجتماعی، زمان‌شناسی، نظامی، مدیریتی و… بررسی کرد.
وی بیان کرد: واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری رخ داد و حدود ۷۰ سال بعد (سال ۱۳۲ هجری قمری) حکومت بنی‌امیه سقوط کرد و در آن زمان همه ‌کسانی که در واقعه عاشورا حضور داشتند از بین رفته بودند و پایان حکومت اموی کسی از شاهدان واقعه کربلا نبود.
وی بابیان اینکه در متون مذهبی دو بخش شور و شعور حسینی برجسته است، اظهار کرد: بعد از واقعه عاشورا، حکومت بنی‌امیه هیچ‌گونه مخالفتی را تحمل نمی‌کرد و بنی‌هاشم همیشه در حصر همه‌جانبه قرار داشتند بنابراین بدیهی بود که از مرام و اهداف امام حسین (ع) سخن گفته نشد و در این هفتادسال اگر عزاداری هم صورت می‌گرفت در خانه اهل‌بیت و در جمع‌های محدود بوده است.
استاد تاریخ و سیره اهل بیت (ع) ادامه داد: به همین علت ائمه همیشه به برگزاری بزرگداشت عزا امام حسین (ع) تأکید می‌کردند تا این واقعه بزرگ فراموش نشود و توصیه می‌کردند که اگر شرایط برگزاری مراسم وجود ندارد در خانواده‌ها و جمع‌ها کوچک ذکر و یاد واقعه عاشورا وجود داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه در کنار مراسم‌های عزاداری قسمتی دیگر به نام مرام‌نامه امام حسین (ع) وجود دارد که انگیزه‌ها و اهداف ایشان را از این حرکت بیان می‌کند، افزود: بعد از واقعه عاشورا تنفر مردم نسبت به بنی‌امیه بیشتر شد و حکومت بنی‌امیه نیز بعد از مرگ یزید متوجه اشتباه بزرگ خود شد و مردم نیز حکومت را مقصر می‌دانستند به همین حکومت بنی‌امیه دلیل به فکر چاره‌جویی افتادند و این چاره‌جویی به لحاظ فرهنگی و اندیشه‌ای ابعادی به همراه داشت.
نویسنده و پژوهشگر تاریخ و سیره ائمه تصریح کرد: ائمه‌جمعه که والیان منطقه و وابسته به حکومت بودند حادثه را به گردن خدا انداختند و امام حسین (ع) را مقصر نشان دادند و شروع به ساختن و پخش کردن خبرهایی کردند که این اخبار به کتاب‌ها راه یافتند و شکل حدیث و روایات به خود گرفتند.
وی بیان کرد: قسمتی از این اخبار امام حسین (ع) را مقصر نشان می‌دادند و می‌گفتند که جد امام حسین (ع) یعنی پیامبر اکرم (ص) گفته است که هرکسی علیه حکومت اسلامی اقدامی انجام داد باید کشته شود و امام حسین (ع) نیز بر اساس قوانین و قواعد جدش کشته‌شده است همچنین به ‌گونه‌ای نشان می‌دادند که شیعیان عقل و درایت ندارند و به خرافه اعتقاد دارند درحالی‌ که این مطالب را حکومت اموی می‌ساختند و به شیعیان نسبت می‌دادند.
وی افزود: از همان سال‌های ابتدایی بعد از واقعه عاشورا، انحرافات در واقعه عاشورا آغاز شد و اکنون به دست ما رسیده است و برخی از این‌ها هنوز در برخی منبرها و مداحی‌ها وجود دارد و هرسال نیز در محرم تکرار می‌شود و حتی برخی از آن‌ها در طول زمان پیشرفت کردند و پررنگ شدند.
الله‌اکبری اظهار کرد: از زمان صفویه (سال ۹۰۷ هجری) به بعد شور و عزاداری پررنگ و بزرگ شد و مطالب بیشتری نیز ساخته‌ شدند و به قسمت شعور حسینی نیز کمتر پرداخته شد.
وی افزود: ناصرالدین‌شاه قاجار نیز تکیه‌ای تأسیس کرد و خود نیز به‌عنوان صاحب‌عزا در آن حضور پیدا می‌کرد و طبیعی است کسی که در این مجلس به منبر می‌رود در مقابل وزرا، شاهزادگان و… جرئت نداشته باشد از شعور امام حسین (ع)، ظلم‌ستیزی، اجرای عدالت و… سخن بگوید.
وی ادامه داد: در بخش از هند که حکومت مغولی و سنی مذهب وجود دارد حکومت هرساله هزینه می‌کند تا مردم عزاداری ظاهری داشته باشند؛ اما نمی‌گذارند سخنرانان از شعور حسینی حرفی بزنند.
وی بیان کرد: حکومت‌های زمانه همیشه سعی می‌کردند که قسمت‌های بی‌خطر قیام امام حسین (ع) را پررنگ کنند و به عزاداران می‌گفتند که هرچقدر می‌خواهید خودتان را بزنید و گریه کنید چون ثواب دارد و امروز هم که حکومت اجازه تکیه، منبر و سخنرانی می‌دهد منبرها همچنان در همان مسیر ناصرالدین‌شاه قرار دارند.
وی با اشاره به اینکه همیشه به بزرگ داشت توصیه‌شده است و برگزاری عزای امام حسین (ع) هم مطلوبیت دارد، تصریح کرد: همیشه به قسمت مرام‌نامه کمتر توجه شده است؛ در انقلاب اسلامی ایران نیز این قسمت به‌صورت جدی مطرح شد و باعث شعور مردم و ایجاد انقلاب شد؛ اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به قسمت شور بیشتر پرداخته شد.
وی بابیان اینکه امام حسین (ع) شمشیری برای حاکم ظالم بلند کرد تا یا او مجبور به حکومت بر اساس عادل شود و یا حکومت را از او بگیرد و خودش به عدل حکومت کند، افزود: درگذشته تیغه این شمشیر به سمت دشمنان بوده؛ اما در ۵۰۰ سال اخیر تیغه این شمشیر را به سمت خودمان گرفتیم و این شمشیر به ظلم و بی‌عدالتی کاری ندارد.
وی ادامه داد: برخی می‌گویند این شمشیر را به سرخودتان بزنید به بهشت می‌روید و کاری نداشته باشید که در نقاط مختلف دنیا ظلم و بی‌عدالتی وجود دارد و در کشورهای، عراق، پاکستان، هند و… خنجر بر سر کودکانشان می‌زنند و آن‌ها از خونریزی می‌میرند و می‌گویند این قربانی را از ما قبول کن، باید بررسی شود که چه اتفاقی افتاده است که این خنجر برعکس شده است.
وی بیان کرد: می‌گویند خدا امام حسین (ع) را آفرید که شهید شود و شفاعت شیعیان را بکند که این امر از آموزه‌های اسلام نیست؛ زیرا این جمله به معنای این است که اگر امام حسین (ع) شهید نمی‌شد نمی‌توانست شفاعت شیعیان را انجام دهد.
وی با اشاره به اینکه این انحراف و جهل مقدسی است که بنی‌امیه شروع کرده و شیعیان ادامه دادند، اظهار کرد: کجای قیام امام حسین (ع) نوشته‌شده است که هرکسی طبل بزرگ‌تری دارد و یا صدای طبلش بلندتر است امام‌حسینی تر است.
وی ادامه داد: کسی حسینی‌تر است که ظلم‌ستیزتر باشد و در صف امربه‌معروف و نهی از منکر قرار داشته باشد نه اینکه به بهانه عزای امام حسین (ع) مرتکب منکر شود، راه را ببند، کاری کند بیماران نتوانند به درمان خودبرسند، خیابان‌ها را کثیف کند و افعالی از او سر بزند که مطلوب امام حسین (ع) هم نیست.
وی بیان کرد: همان کسانی که شور را زیاد کردند می‌توانند شعور را هم زیاد کنند؛ اما ابتدا متولیان امر باید بپذیرند که شور و شعور باید باهم باشند و اگر آسیب موجود را قبول کنند مشکل حل می‌شود.
وی تصریح کرد: در این ایام در صداوسیما، رسانه‌ها، مداحان بیشتر از کارشناسان، اندیشمندان حضور دارند و اکثراً مداحان و افرادی که صدای خوب دارند منبرها را به دست گرفته‌اند و افراد معتقد هستند که اگر گریه کنند به بهشت می‌روند و دفاتر مراجع، رهبر و مجالس بزرگ می‌توانند شروع کننده توجه بیشتر به شعور حسینی باشند.
وی افزود: پیروان یک رهبر به سه دسته تقسیم می‌شوند: گروه اول تندروها هستند که همیشه جلوتر از رهبر حرکت می‌کنند و تصور می‌کنند رهبر اشتباه می‌کند و سعی در هدایت او دارند، گروه دوم اهل علم و تفکر هستند که دیر و بافاصله زیاد پشت رهبر حرکت می‌کنند؛ زیرا همیشه درحال بررسی تصمیم شان هستند، گروه سوم همیشه پشت رهبر حرکت می‌کنند و هرچه رهبر بگوید بدون تعلل و تفکر انجام می‌دهند و این سه گروه در همه تاریخ وجود دارند.
وی مطرح کرد: بزرگان کوفه وقتی حکومت را در حال سقوط دیدند به امام حسین (ع) نامه نوشتند تا در حکومت بعدی سهیم باشند؛ اما عبیدالله زودتر از امام حسین (ع) به کوفه رسید به اجبار و اختیار با او بیعت کردند؛ زیرا انگیزه دینی و امام شناسی نداشتند و به دنبال منفعت‌شان بودند و هر جا منفعتشان بیشتر تأمین می‌شد به همان سمت می‌رفتند همین خاطر با سکه ها و وعده های عبیدالله همراه شدند
الله‌اکبری گفت: در واقعه کربلا دو دسته خواص وجود داشتند که گروه اول خواص مدینه و مکه مانند عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس، محمد حنفی و… بودند که همراه امام نشدند و گروه دیگر نیز کوفیانی بودند که نامه نوشتند اما یاری نکردند و یا دیر آمدند.
استاد تاریخ و سیره اهل بیت (ع) با اشاره به اینکه نقش خواص درنیامدن و دیر آمدن است، یادآور شد: کسانی که در مکه و مدینه بودند به دلیل اینکه امام حسین (ع) امر نکرده بودند گناهی به گردنشان نیست؛ اما خواصی که دعوت کرده بودند مقصر هستند.

منبع: ايسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *