تاریخ انتشار : یکشنبه 20 نوامبر 2022 - 19:51
کد خبر : 205050

چگونه مصرف غذاهای مختلف بر خلق و خوی ما تأثیر می‌گذارد؟

چگونه مصرف غذاهای مختلف بر خلق و خوی ما تأثیر می‌گذارد؟

    متخصصان درباره رابطه غذا خوردن و تأثیر آن بر خلق‌وخو تحقیقات جدیدی کشف کرده‌اند. این تحقیقات که به نام روان‌پزشکی تغذیه معروف هستند، مرزی بین سلامت روان و تغذیه محسوب می‌شود. رابطه بین غذا خوردن و خلق و خو آن‌قدر تنگاتنگ است که بسیاری از متخصصان تغذیه می‌گویند خلق و خوی هرکسی به

 

 

متخصصان درباره رابطه غذا خوردن و تأثیر آن بر خلق‌وخو تحقیقات جدیدی کشف کرده‌اند. این تحقیقات که به نام روان‌پزشکی تغذیه معروف هستند، مرزی بین سلامت روان و تغذیه محسوب می‌شود. رابطه بین غذا خوردن و خلق و خو آن‌قدر تنگاتنگ است که بسیاری از متخصصان تغذیه می‌گویند خلق و خوی هرکسی به آنچه که می‌خورد بستگی دارد. اما اگر دوست دارید بیشتر درباره رابطه تغذیه و خلق و خو اطلاعات کسب کنید با ما همراه باشید تا این موضوع را از لحاظ علمی با یکدیگر بررسی کنیم.

غذا خوردن چگونه باعث تغییر خلق و خوی ما می‌شود؟

روانشناسی به نام کیمبرلی ویلسون می‌گوید: برای مدت طولانی، مغز از بدن متمایز بوده است، تا حدی به این دلیل که ما هنوز درک روشنی از چیستی ذهن نداریم. هنوز رازهای زیادی در اطراف مغز و ماهیت آگاهی وجود دارد. این به نادیده گرفتن تأثیر بدن بر ذهن کمک کرده است. مغز، مانند همه اندام‌ها، برای عملکرد مطلوب به تغذیه خوب متکی است. اگرچه مغز تنها 2 درصد از کل وزن بدن شما را تشکیل می‌دهد، اما حدود 22 درصد از کل انرژی و اکسیژن موردنیاز روزانه شما را مصرف می‌کند. در مقایسه با سایر اندام‌ها، مغز شما برای عملکرد خوب به مقدار متناسبی از تغذیه نیاز دارد. به گفته طرفداران روان‌پزشکی تغذیه، شواهد خوبی وجود دارد که نشان می‌دهد غذا بر خلق و خوی ما تأثیر می‌گذارد. کمبود مواد مغذی ضروری همچنین باعث اضطراب و افسردگی ، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و ADHD می‌شود. 

دکتر آندریاس شنک، مدیر سلامت روان در جامعه بریتانیایی سبک زندگی می‌گوید که اکثر پزشکان درک اساسی و درستی از اصول تغذیه دارند‌. اما تازه شروع به درک کامل از مفید بودن تغذیه به عنوان یک رویکرد درمانی کرده‌اند. در نتیجه می‌توان گفت جامعه پزشکی در حال وارد شدن به یک انقلاب مثبت است. در حدود ۱۰ سال گذشته تحقیقات زیادی برای نشان دادن تأثیر قدرتمند تغذیه بر مغز و سلامت روانی آغاز شده است. در نتیجه باید روز به روز بیشتر منتظر آن باشیم که پزشکان بتوانند مقالات خوبی درباره رابطه مثبت بین تغذیه و خلق و خو بنویسند. برخی مواقع علت اکثر بی‌حوصلگی‌ها و خستگی‌های ما ناشی از کمبود منابع و ویتامین‌های مختلف است. شاید بهتر است در صورت عدم دریافت این مواد مهم در رژیم روزانه با خرید مولتی‌ویتامین‌های موجود در بازار از داروخانه‌های آنلاین  این کمبود رو جبران کنیم.

آنچه در دهان خود می‌گذاریم واقعاً چقدر می‌تواند بر احساس ما تأثیر بگذارد؟

مقالات علمی بررسی شده در مورد رژیم غذایی و سلامت روان اکنون به سه رقم رسیده است. یک مرور سیستماتیک در سال 2018 که از طریق 41 مطالعه در مورد رژیم غذایی انجام شد. نتیجه‌گیری شد که پیروی از یک رژیم غذایی سالم به نظر می‌رسد محافظت در برابر افسردگی را فراهم می‌کند. محققان و متخصصان می‌گویند غذا می‌تواند تأثیراتی بر روی پیشگیری از افسردگی بگذارد. اما تحقیقات پشت روان‌پزشکی تغذیه نیز به مطالعات کوچک محدود نمی‌شود. در همین راستا ویلسون متخصص تغذیه می‌گویند: بر طبق یک تحقیق انجام شده که بیش از 10000 نفر را در برمی‌گیرد نشان داده است که افرادی که رژیم‌های غذایی سالم‌تری دارند، به‌طور متوسط خطر ابتلا به افسردگی و اضطراب را کاهش می‌دهند.  نیمی از آن‌ها هفت جلسه با یک متخصص تغذیه بالینی دریافت کردند و بقیه با حمایت اجتماعی مراحل درمان خود را طی کردند. پس از 12 هفته، یک سوم از افرادی که حمایت تغذیه‌ای دریافت کرده بودند در حال بهبودی بودند. بنابراین دیگر از نظر بالینی افسرده نبودند. در مقابل کسانی که از طریق حمایت‌های اجتماعی قصد داشتند تا بهبودی خود را به دست آورند بسیار کمتر از کسانی بودند که حمایت تغذیه دریافت کرده بودند .

با تقسیم مناسب می‌توانید خشم خود را کنترل کنید

التهاب یکی دیگر از واژه‌های مهم در این زمینه رو به رشد است. ویلسون می‌گوید: بین پتانسیل التهابی و تمایل بیشتر به بیماری روانی ارتباط وجود دارد. این شامل رژیم‌های غذایی با قندهای آزاد و گوشت فرآوری شده و کم فیبر و غذاهای گیاهی است. طبق یک تحقیق علمی که در سال ۲۰۱۹ انجام شد مشخص شد که افرادی که مبتلا به بیماری‌های روانی شدید هستند غذاهای ضدالتهابی بیشتری مصرف می‌کنند و مواد مغذی ضدالتهابی کمتری مصرف می‌کنند. اما سوالی که پیش می‌آید این است که رژیم ضدالتهابی به چه معنی است؟ اساسا می‌توان گفت این رژیم سرشار از سبزیجات، چربی‌های اشباع‌شده، کم فیبر و… است. متخصص تغذیه‌ای به نام شنک می‌گوید: رژیم‌های غذایی ما سریع‌تر از آنچه بدنمان می‌توانست در قرن گذشته تغییر کند، تغییر کرده است. رژیم غذایی اجداد ما ممکن است حاوی ریزمغذی‌های لازم برای عملکرد بهینه مغز باشد. 

بااین‌حال، به‌احتمال‌زیاد رژیم غذایی متوسط مدرن فاقد این موارد است. ما باید تلاش بیشتری کنیم تا در صورت لزوم میزان مصرف یا مکمل‌های غذایی خود را تنظیم کنیم. در واقع مشخص شده است که مواد مغذی که یک رژیم غذایی غربی آن را ندارد از نظر فیزیکی بخشی از مغز ما را که مسئول تنظیم کردن عواطف است بسیار کوچک می‌کند. در نتیجه کارشناسان موافق‌اند که این رژیم غذایی ماست که به جای مکمل‌ها باید روی آن تمرکز کنیم. اگرچه مکمل‌ها نیز می‌توانند نقش داشته باشند. اما به‌هرحال رژیم غذایی اهمیت بیشتری دارد. شنک می‌گوید: برای تولید انتقال‌دهنده‌های عصبی ضروری، مغز ما به مواد خام اولیه‌ای نیاز دارد که از غذا به دست می‌آید. مردم ابتدا باید رژیم غذایی خود را بهینه کنند، اما حتی یک رژیم مدرن به ظاهر سالم نیز می‌تواند حاوی تعادلی کمتر از حد مطلوب از مواد مغذی ضروری باشد که می‌تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد.

مغز دوم ما

یکی دیگر از زمینه‌های بسیار موردبحث، ارتباط بین سیستم گوارشی و عصبی ما است که برخی روده را “مغز دوم” ما می‌نامند. شنک می‌گوید: شبکه عصبی موجود در پوشش روده ما از همان منشأ سیستم عصبی ما در طول رشد جنین نشات می‌گیرد. از طریق یک سیستم بسیار پیچیده از شبکه‌های غدد درون‌ریز، ایمنی و عصبی با مغز ارتباط برقرار می‌کند. ما می‌دانیم که استرس روانی می‌تواند شرایط روده را تشدید کند که می‌تواند منجر به اختلالات روان‌پزشکی و عصبی روانی شود. اما رژیم غذایی بهینه مغز دقیقا به چه معنی است؟ در واقع می‌توان گفت این رژیم غنی از فیبر (غلات کامل، نشاسته پخته و خنک شده، سبزیجات ریشه‌دار)، پلی فنول (سبزیجات برگ‌دار، سبزیجات با رنگ‌های روشن، انواع توت‌ها، چای، قهوه، شکلات تلخ)، روغن زیتون و ماهی‌های روغنی، آجیل، لوبیا و حبوبات و… است. طبق تحقیقات انجام شده مشخص شده است که ۲۴ درصد از زنان در اروپا در طول زندگی خود به افسردگی مبتلا هستند و ۷۰ درصد از افراد مبتلا به بیماری روانی هستند که هیچ‌گونه راه درمانی ندارند. برخی از افراد این مشکل را یک بحران جدی برای سلامت روان می‌دانند. اما غافل از اینکه می‌توانند به راحتی و تنها از طریق تغییر دادن تغذیه خود تأثیر آن را بر روی خلق‌وخویشان ببینند. زیرا با رعایت اصول تغذیه به راحتی می‌توان از بیماری‌های این‌چنینی فاصله گرفت و به سمت سلامت روانی حرکت کرد. 

سخن پایانی

ارتباط بین خلق و خو و تغذیه یک رابطه دو طرف است و امروزه یکی از موضوعات بسیار بحث‌برانگیز در حوزه سلامتی و تغذیه محسوب می‌شود. در همین راستا تصمیم گرفتیم در این مقاله درباره ارتباط این دو موضوع با یکدیگر صحبت کنیم تا متوجه شوید که غذا خوردن شما تا چه اندازه می‌تواند بر روی رفتارهای فیزیکی و بیانی تأثیرگذار باشد. این موضوع باعث می‌شود تا از این به بعد بیشتر در تغذیه خود دقت کنید.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها